اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم.

*اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم*

 

کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم .

 

دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده بود.

 

در سالن پذیرایی ام ذرت بو داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند نگران کثیفی خانه ام نمی شدم.

 

پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند.

 

در یک شب زیبای تابستانی پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد .

 

شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم.

 

با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند.

 

با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی، بیشتر می خندیدم.

 

هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است.

 

هرگز چیزی را نمی خریدم فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است .

 

به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم هر لحظه از این دوران را می بلعیدم چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم.

 

وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارم.

 

اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم...

 

امیدتان را از دست ندهید.

انسانها زمانی ناامید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده!



تمرکز روی راه حل


هنگامی ‌که ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شد.
آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضای بدون ‌جاذبه کار نمی‌کنند.
(جوهر خودکار به سمت پایین جریان نمی‌یابد و روی سطح کاغذ نمی‌ریزد.)
برای حل این مشکل آنها شرکت مشاورین اندرسون را انتخاب‌کردند.
تحقیقات بیش‌از یک دهه طول‌کشید، 12میلیون دلار صرف شد
و در نهایت آنها خودکاری طراحی کردند که در محیط بدون جاذبه می‌نوشت،
زیر آب کار می‌کرد، روی هر سطحی حتی کریستال می‌نوشت و از دمای زیرصفر تا 300 درجه‌ سانتیگراد کار می‌کرد.


روس‌ها راه‌حل ساده‌تری داشتند: آنها از مداد استفاده کردند

 

شرح حکایت :


این داستان مصداقی برای مقایسه دو روش در حل مسئله است.

تمرکز روی مشکل(نوشتن در فضا)
یا تمرکز روی راه‌حل(نوشتن در فضا با خودکار)